معنی موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن, معنی موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن, معنی kmrmt lcbj، [اd kplmkdا xjbاjd bc kplki fاcاjbاx، gj;c;اi، fcdbj، lmتاi lcbj، [اoاgd lcbj, معنی اصطلاح موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن, معادل موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن, موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن چی میشه؟, موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن یعنی چی؟, موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن synonym, موقوف کردن، جای محکومیا زندانی در محکمه بارانداز، لنگرگاه، بریدن، کوتاه کردن، جاخالی کردن definition,